جدول جو
جدول جو

معنی ام الیمن - جستجوی لغت در جدول جو

ام الیمن
(اُمْ مُلْ یَ مَ)
صنعا پایتخت یمن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُمْ مِ سُ لَ)
دختر ابوحکیم و مادر سلیمان بن ابی خیثمه و از زنان صحابی بود. رجوع به الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 244 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ یُ)
ابن عساکر دمشقی. احمد بن هبه الله و بعضی کنیت او را ابوالفضل گفته اند. رجوع به ابن عساکر ابوالیمن... شود
او راست: اتحاف الزائر و اطراف المقیم و المسافر
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُرْ رُ)
لواء. (منتهی الارب) (تاج العروس) (ناظم الاطباء). علم. (ناظم الاطباء). لوا و خرقه ای که بدان درپیچند. (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُلْ حَ سَ)
فاطمه ملقب به ست المشایخ (مخفف سیده المشایخ). دختر شهید اول و از زنان فاضل بود و از پدر خود و دیگران اجازۀ روایت داشت. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 215 شود
از دختران علی بن ابی طالب بود. (از تاریخ گزیده چ لندن ص 199)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ حَ مَ)
زینب دختر جحش الاسود. از زنان پیغمبر اسلام بود. (از تاریخ گزیده چ لندن، ص 159) ، گاو. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، سختی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، نعمت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (از لسان العرب). از لغات اضداد است. (منتهی الارب) ، است. (تاج العروس از ذیل اقرب الموارد) ، کنیۀ مصر است و در حدیث آمده: ام خنور یساق الیها القصار الاعمار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ سُ لَ)
سهله یا رمیله مکنی به ام سلیم. دختر ملحان بن خالد انصاری مادر انس بن مالک از صحابیات و زنی دینداربود. اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه گفته است جد من ابوطلحه که مشرک بود از ام سلیم خواستگاری کرد و او خودداری نمود و گفت اسلام آورد تا همسرش شوم و صداق من اسلام آوردن وی باشد. آنگاه ابوطلحه اسلام آورد و ام سلیم را بزنی گرفت و صداق او مسلمان شدن ابوطلحه بود. (از عیون الاخبار ج 4 ص 70) (لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ج 1 ص 253). و رجوع به الاصابه فی تمییز الصحابه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به امسال. امساله. (فرهنگ فارسی معین) :
سال امسالین نوروز طربناکتر است
پار و پیرار همیدیدم اندوهگنا.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُدْ دَ)
در نزد پزشکان قدیم آن برآمدگی را گویند که از جمع شدن خون سرخ رگ در زیر پوست بوجود آید و بگفتۀ بعضی بهر انفجار سرخ رگی گفته میشود. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ام السما
تصویر ام السما
کهکشان مادرآسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ام الرمح
تصویر ام الرمح
مادر نیزه ابر نیزه درفش نشانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امسالین
تصویر امسالین
منسوب به امسال امساله
فرهنگ لغت هوشیار